سفارش تبلیغ
صبا ویژن
schoolfile
   مشخصات مدیر وبلاگ
 
    آمارو اطلاعات

بازدید امروز : 83
بازدید دیروز : 51
کل بازدید : 784296
کل یادداشتها ها : 10223

نوشته شده در تاریخ 96/11/1 ساعت 7:14 ع توسط ارش


مبانی نظری مفاهیم توسعه، منطقه‏ ی آزاد و توسعه منطقه‌ای

دسته بندی : علوم انسانی

فرمت فایل : docx

حجم فایل : 85 کیلو بایت

تعداد صفحات : 57

پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود

مبانی نظری مفاهیم توسعه، منطقه‏ ی آزاد و توسعه منطقه‌ای

 

توضیحات: فصل دوم تحقیق کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو تحقیق

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری


مروری بر ادبیات نظری 8
1-2 توسعه 8
مقدمه 8
1-1-2 مفاهیم توسعه 12
2-1-2 ابعاد توسعه 15
3-1-2 شاخص‏های توسعه 18
4-1-2 نهادگرایی و توسعه 22
5-2-1 توسعه و جهانی شدن 26
2-2 منطقه آزاد 32
1-2-2 تاریخچه و شکل‏گیری مناطق آزاد 32
2-2-2 دیدگاه‌های نظری ایجاد مناطق آزاد 39
3-2-2 تجربیات بین‌المللی و دیدگاه‏های سازمان‏های جهانی ایجاد مناطق آزاد 41
4-2-2 ویژگی‏های مناطق آزاد 46
5-2-2 آثار ایجاد مناطق آزاد 47
6-2-2 هدف‏ها، خط مشی‌ها و پارامترهای مهم در توسعه مناطق آزاد 49
7-2-2 مراحل توسعه مناطق آزاد 50
3-2 برنامه‏ریزی توسعه منطقه‏ای 51
1-3-2 تئوری هسته و پیرامون 52




این فصل که به مرور ادبیات نظری اختصاص دارد متشکل از سه بخش است. در این سه بخش مفاهیم توسعه، منطقه‏ی آزاد و توسعه منطقه‌ای مورد بحث و بررسی قرار می‏گیرد.
1-2 توسعه
مقدمه
توسعه یکی از موضوعات اصلی علوم انسانی است که به علت ماهیت میان رشته‏ای آن، با بسیاری از علوم انسانی، اجتماعی و اقتصادی در ارتباط است. علیرغم اینکه توسعه در دهه‏های گذشته، بسیار مورد توجه بوده و تعاریف و مفاهیم آن مورد بازیابی قرار گرفته اما همچنان از عدم شفافیت معنایی و مصداقی برخوردار است و در این مورد «وفاق مفهومی و تجربی وجود ندارد. عدم توافق در تعریف توسعه ریشه در نگاه‌های بخشی و غرب‏گرایانه‏ی مسلط بر جریان اندیشه‏ای توسعه دارد.» (آزادارمکی, 1386) لفت ویچ نیز معتقد است: «معنای توسعه، دور از توافق است زیرا مفهوم مزبور ماهیتاً چالش برانگیز است.» (لفت ویچ, دولت های توسعه گرا, 1385)
«ری کیلی و فیل مارفلیت معتقدند ایده‏ی توسعه در قرن نوزدهم وجود داشته است، ولی طرح آن به پس از جنگ جهانی دوم باز می‏گردد. در سال 1949 ترومن رئیس جمهور امریکا این مسأله را طرح کرد که کشورهای عقب مانده باید راه غرب را طی کنند تا به توسعه برسند.» (لطیفی, مبانی برنامه ریزی و سیاست اجتماعی, 1389) توسعه از نیمه‏ی دوم قرن بیستم و پس از شرایط خاص جهان پس از جنگ جهانی دوم به طور وسیع وارد ادبیات حوزه‏های مختلف شد. به ویژه در بدو امر در حوزه‏ی اقتصاد سیاسی و بعدها مورد بحث و توجه جامعه‌شناسان، عالمان علوم سیاسی، برنامه ریزان و مدیران قرار گرفت.
برخلاف اختلاف بر سر مفاهیم و تعاریف توسعه، تقریباً همگی در مورد آغازگران بحث در مورد توسعه متفق‌القول هستند. این آغازگران متفکران غربی بودند که اکثر آن‌ها مدافع نظام سرمایه‏داری‏اند. «شیوه‏ی بررسی، ارزیابی و جهت‏گیری اکثر مدافعان توسعه از نظرگاه سرمایه‏داری بر اساس وضعیت فکری و اجتماعی کشورهای غربی بوده و طبعاً کمتر به مسایل و نیازهای جهان سوم توجه کرده‏اند.» (آزادارمکی, 1386, ص. 7) لذا با توجه به خاستگاه نخستین متفکران توسعه، تعاریف و رویکردهای آن نیز بیشتر جنبه‏ی اقتصادی پیدا کرد و نوع نگاه‌ها به سمتی پیش رفت که جوامع غربی را پیشرفته و دیگر جوامع را عقب مانده تلقی نمود و راه پیشرفت جوامع شرقی را در تقلید در حوزه‏های عمرانی و اقتصادی دانست.
در مقابل نگاه متفکران توسعه مدافع نظام سرمایه‏داری، به تدریج نگاهی کمونیستی یا شبه سرمایه‏داری به وجود آمد. در این نگاه، هدف از توسعه تلاش برای کاهش نابرابری‏های اقتصادی و اجتماعی بر اساس برنامه‏ریزی بود ولی جریان کلی حاکم بر توسعه را هنوز دیدگاه‌های مربوط به توسعه و در جهت توسعه‏ی سرمایه‏داری شکل داده است.
با این حال نگاه سومی نیز توسط روشنفکران جهان سوم به وجود آمد. با تجربه‌ی توسعه تا دهه‌ی 1970 و افزایش نابرابری اقتصادی و اجتماعی درون نظام سرمایه‏داری و وابستگی بیشتر جهان غیر سرمایه‏داری، عده‏ای از روشنفکران جهان سوم به نقد مشروعیت توسعه به معنای سرمایه‏داری پرداخته و به طرح پایان گفتمان توسعه اشاره کرده‌اند، زیرا جریان توسعه به جای یکپارچه کردن همه‌ی لایه های اجتماعی با یکدیگر و ساختن یک نظام باثبات‌تر، که پیوسته لایه‏های بیشتری از جوامع را در برگیرد، فقر و حاشیه‏ای شدن مردم و مناطق جهان را تشدید کرده و بر وخامت آن افزوده است. سرمایه‏داری منجر به پیدایش فزاینده‌ی الگوهای نابرابر توزیع درآمد بین جوامع مختلف در مقیاس جهانی، و در درون جوامع مناطق پیرامون خود شده است. (امین, 1382, ص. 296)
حتی نگاه دوقطبی حاکم در اوایل پیدایش نظریه‏های توسعه موجب نقد گولدنر شد: «نظریه‏های متداول در مورد پیشرفت انسانی (و توسعه) در آسیا به رغم تفاوتی که دارند در یک چیز مشترک هستند: همه‌ی این نظریه‌ها در قالب مدل‌های دوگانه نگر توسعه بیان شده‌اند. با دوگانگی‌هایی چون شمال (جهان اول) یا جنوب (جهان سوم)، سرمایه‏داری یا ماقبل سرمایه‏داری، سنتی یا متجدد و یا– مشهورتر از همه- بخش رسمی یا بخش غیر رسمی، شکوه و پیچیدگی روابط انسانی به دو بخش تقلیل یافته و بنابراین تجارب مشابه در هر بخش به کلیه‌ی مواضع تعمیم داده می‌شود. مدل‌های دوگانه نگر (دوآلیستی) به رغم همه‌ی واکنش‌های انتقادی، و تفاوت‌های زیاد بین جوامع بر اساس معرف‌های متعدد، هنوز به گونه‌ی تعجب‏آوری در تحلیل‌ها دوام آورده‌اند. (داگلاس, 1381, ص. 18)
بعدها نظریات دیگری نیز در حوزه‌ی توسعه به وجود آمدند که بیشتر تأثیر گرفته از رویکردهای پیشین بودند.

پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود








طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ